
ببر مازندران؛ افسانهٔ خاموش جنگلهای شمال
اما چه شد که نسلِ تو به دستِ حرص و بیخردیِ انسانها منقرض شد؟ شکارچیانِ بیوجدان، طمعِ خود را بر زندگیات ترجیح دادند و تیرِ خیانتشان، آخرین نفسهایت را نیز دزدید. آنها نفهمیدند که تو فقط یک حیوان نبودی، که بخشی از هویتِ این مردمان بودی. مردمِ مازندران همیشه به تو به دیدهٔ احترام نگاه کردند. در افسانهها و باورهایشان، تو نمادِ قدرت و استقامت بودی. حتی امروز که سالها از ناپدیدیت میگذرد، هنوز نامت با حسرت بر زبانها جاری است.
ببرِ مازندران، تو دیگر نیستی، اما یادت همچون خورشید پشتِ ابرهای تبری خاکستری، در دلها زنده است. کاش میشد زمان را به عقب برگرداند و جنگلها را دوباره با گامهای سنگینَت به لرزه درآوری. کاش میشد یک بار دیگر آن نگاهِ مغرور و بیباکت را ببینیم. اما اکنون فقط سکوت است... سکوتی که فریاد میزند: "هرگز فراموش نکنید چه گوهری را از دست دادید."
امروزه تخریب مناطق زیستگاهی، بهره برداری غیرمجاز از جنگل ها، شکار بی رویه، نبود قوانین جامع مربوط به بنگاه های بهره بردار، وجود دیدگاه تجاری نسبت به وحوش و نبود هماهنگی فرابخشی، نسل بسیاری از گونه های جانوری را به خطر انداخته است.
یکی از حیوانات ارزشمندی که نسل آن در ایران بشدت به خطر افتاده، ببر مازندران است. جنگل های مازندران سرشار از گونه های ارزشمند وحوشی بوده که ببر نمونه بارز آنهاست اما به دلیل تخریب زیستگاه ها، ناشی از بهره برداری های بی رویه به ویژه اطراف تالاب ها، نسل این حیوان از اوایل قرن بیستم به سرعت قربانی شد.
مشخصات علمی ببر مازندران
وضعیت بقا : انقراض یافته (IUCN 3.1) طبقهبندی علمی :
زیرخانواده : Panthera tigris
و اما ببرها
ببر سیبری، ببر بنگال، ببر چین، ببر هند و چین، ببر جاوه، ببر سوماترا، ببر بالی و ببر مازندران 8 گونه از ببرهای مهم دنیا هستند. 2 گونه سیبری و بنگال، زیباترین و باشکوه ترین ببرهای دنیا هستند. خصوصیات ببر مازندران به لحاظ ظاهری مابین ببر سیبری و بنگال است اما اندازه و وزن ببر مازندران از ببر سیبری کوچکتر و از بنگال بزرگتر است.
در واقع ببر مازندران بعد از ببر سیبری، بزرگترین ببر روی کره زمین است. پوست ببر مازندران نیز از ببر سیبری نازک تر و از ببر بنگال ضخیم تر است. ببر مازندران، شباهت زیادی به ببر بنگالی دارد، با این تفاوت که تعداد نوارهای دور بدنش بیشتر و نازک تر و رنگ پهلوهای آن، پررنگ تر از ببر بنگالی است.
ببرها برخلاف بسیاری از گربه سانان، شناگران ورزیده ای هستند. براساس شواهد باقیمانده ببر مازندران شناگر خوب و قابلی بوده است. ببر میتواند فقط با یک گاز از گلو یا پشت گردن یک گوزن، او را از پای درآورد. پنجههای ببر نیز چنان قدرتی دارند که میتواند شکار خود را با یک ضربه محکم به زمین بیندازند.
ببرها چنگالهایشان را در مواقعی که برایشان کاربردی ندارند به داخل جمع میکنند. ببر بزرگترین عضو خانواده گربهسانان است. آنها در کنار رودخانههایی که اطرافشان دارای علفزارهای بلندی است زندگی میکنند تا بتوانند در میان علفها پنهان شوند و معمولا در تاریکی شب به شکار می روند. طول بدن ببرهای بزرگ از نوک بینی تا دستشان حدود 3 متر است. (به این اندازه یک متر دم را هم اضافه کنید).
ببرها سنگینترین گربهسانان هستند. وزن ببر سیبری حدود 3 برابر وزن یک انسان معمولی است. وزن ببر مازندران (نر) 240-170 و ماده 135-85 کیلوگرم بوده است. ببرها در بین گربهسانان بزرگترین دندانها را دارا هستند، به طوری که طول دندانهای بزرگ آنها به اندازه انگشت دست انسان است. ببرها، بزرگترین، درندهترین و سنگینترین پستانداران گوشتخوار زمین هستند.
گربه زیبای ایرانی
این گربه بزرگ و زیبای ایرانی، بیش از 40 سال است که دیده نشده و به جرات می توان گفت نسل این گونه در ایران منقرض شده است.
گرچه هر از چندگاهی، خبر دیده شدن این حیوان در بیشه های مازندران در بین ساکنان برخی روستاهای این خطه، امیدی را در دل ها زنده می کند اما افسوس که هیچ رد، اثر یا نشانی که دال بر مستند بودن این خبرها باشد به دست نیامده و متاسفانه این نوع اخبار را می توان تنها به عنوان خطای دید و یا شایعه تلقی کرد.
سال 1347، زنده یاد «کریم کشاورز»، در کتاب «تاریخ گیلان» وقتی از وحوش مازندران یاد می کند، ببر مازندران را در جنگل های شمال ایران، نام برده است که نشان می دهد در آن زمان هنوز این جانور وجود داشته یا اوایل انقراض آن بوده است و کسی از این فاجعه زیست محیطی باخبر نبوده است.
درباره آخرین ببرهای مازندران که دیده شده دو روایت وجود دارد که هر دو غم انگیز است و شکار ببر را در پی داشته است.
اولی، ببری است که در 10 کیلومتری کلاله در سال 1332 توسط شکارچی حرفه ای شکار شده و دومی در سال 1338 ببری حنایی مایل به قرمز با خطوط پهن سیاه رنگ است که توسط یک شکارچی محلی کشته شده است.افزایش جمعیت، توسعه زمین های کشاورزی به بهای خشک کردن و نابودی مرداب ها و نیزارها، شکار بی رویه آهو، گوزن، خرگوش و گراز و طعمه های اصلی ببرها و در نتیجه کاهش شمار آنها، شکار حرفه ای و محلی ببرها، قطع بی رویه درختان و... عوامل اصلی نابودی ببر مازندران هستند.
ببر مازندران مارال، گراز، شوکا، خرگوش، پرندگان، خزندگان گربه وحشی و هنگام گرسنگی کمبود غذا، گاو و گاومیش اهلی شکار میکرد.
ردپای ببر مازندران در اروپا
هر چند ببر خزری فقط در زیست بوم خود منقرض شده، براساس برخی گزارش ها گفته می شود تعدادی از باقی ماندگان نسل این حیوان اکنون در گوشه برخی از باغ وحش های دنیا با همان غرور گذشته وجود دارند.درحالی که ساکنان مازندران حتی دقیقا نمی دانند آخرین بار چه زمانی ببر مازندران در این خطه دیده شده است و تنها اطلاعات شان از آن درحد چند عکس است، اما چند قلاده از این گربه زیبا در اروپا و آمریکا به راحتی زندگی می کنند.
این ببرها در باغ وحشهای اکسبورگ آلمان و کالیفرنیای آمریکا با قید زیست بوم این جانور زندگی میکنند به علاوه در دفتر اطلاعات باغ وحش کالیفرنیا در قسمت ببرهای تانگای هند و مازندران به طور جداگانه نگهداری میشوند، این مضمون به چشم میخورد: «پنج ببر مازندران از اعقاب ببرهایی است که در زمان قاجار به آمریکا آورده شده است.» و احتمالا این ببرها در زمان ناصرالدین شاه به اروپا و آمریکا فرستاده شدند، چون ناصرالدین شاه برای تفنن باغ وحشی در بخشی از قصر دوشان تپه ساخت که در آن مجموعهای از حیوانات و از جمله تعدادی ببر مازندران نگهداری میشد.
چه زود دیر می شود
در 20 سال اخیر بسیاری از کشورها توانسته اند با اجرای برنامه هایی برخی حیواناتی را که در معرض انقراض بوده اند نجات دهند حتی در مواردی حیواناتی را که در محیط طبیعی خود منقرض شده و فقط نمونه هایی در باغ وحش ها موجود بود را به محیط طبیعی و آزاد خودشان برگردانده و نتیجه موفقیت آمیز هم بود.با توجه به این تجربیات، روزنه امیدی برای نجات ببر مازندران وجود دارد اما به شرط این که شرایط حیاتش مهیا شود، یعنی دیگر قطع درختان و خشکاندن مرداب ها، شکار بی رویه، آلوده کردن آب ها و... متوقف شود.
.png)
از طرفی سرنوشتی مشابه ببر مازندران می تواند منتظر سایر وحوش مانند بزکوهی، پلنگ، خارپشت، خرس، خرگوش، روباه، سمور، سنجاب، شغال، قوچ، گراز، گربه وحشی، گرگ، گوزن و شماری از آبزیان باشد. پس قبل از این که دیر شود به فکر نجات آنها باشیم. صرف نظر از آنچه که کارشناسان محیط زیست انجام می دهند و یا تاکنون انجام داده اند، به نظر می رسد که یافتن ردپای «ببر» در جنگل های این سامان به محال رسیده است.
اگر چه تا چند دهه قبل، غرش ببرها در بیشتر جنگل های «هیرکانی» در ورای بوته ها و نی زارهای اطراف مرداب ها طنین انداز بود، امروز تنها نشانی که از ببر خزری در یادها باقی مانده، سایه هایی است از یک روِیا در افسانه های روستایی مازندران. اگر چه امیدی به وجود ببر خزر در جنگل های شمال نیست، بی تردید یکی از شاخه های بارور درخت زندگی وحوش در جنگل های کهنسال هیرکانی شکسته است که باید مسوولانه تر برای جلوگیری از انقراض سایر وحوش تلاش کرد.