
مقدمه:
جامعه اسلامی، از دیرباز با چالشهای درونی و بیرونی متعددی روبرو بوده که شاید هیچ یک به اندازه "فتنه" خطرآفرین و پیچیده نبوده است. فتنه، پدیدهای مبهم و غبارآلود است که حق و باطل را در هم میآمیزد، تشخیص را دشوار میکند و اذهان عمومی را به شدت پریشان میسازد.
در چنین شرایطی، جامعه اسلامی نیازمند بینش عمیق و راهبردی روشن برای عبور از این گردابهاست. امام علی (علیه السلام)، که خود تجربه تلخ فتنههای زمان خویش را به طور مستقیم لمس کرد و در متن حوادث قرار داشت، میراثی گرانبها از حکمت و بصیرت در مواجهه با این پدیده بر جای گذاشته است.
سخنان و سیره عملی ایشان، نه تنها راهگشای زمان خود بود، بلکه همچنان چراغ راه هدایت برای امت اسلامی در تمامی اعصار به شمار میرود.
ایشان با درک عمیق از پیچیدگیهای جامعه انسانی و انگیزههای پنهان و آشکار فتنهگران، به تبیین دقیق ابعاد فتنه و چگونگی مهار آن پرداختند. از دیدگاه آن حضرت، رویارویی موفق با فتنهها صرفاً در گرو اقدامات مقطعی و سطحی نیست، بلکه نیازمند یک رویکرد جامع و همهجانبه است که تمامی ارکان جامعه را در بر گیرد.
این رویکرد، سه رکن اساسی یعنی رهبری (حکومت)، خواص و مردم را مسئول میداند و برای هر یک وظایف خاصی را ترسیم میکند. این مقدمه، آغازگر تبیین دیدگاه عمیق و راهبردی امام علی (علیه السلام) در این زمینه است.
لف) رهبری (حکومت)
رهبری جامعه اسلامی، در هرم قدرت، جایگاه والا و خطیری دارد و هر عمل و سخن رهبر، در مقام پیشبرنده اجتماع مسلمانان، بسیار مهم است. برای برخورد موثر با فتنهها، دو ویژگی در رهبری جامعه اسلامی اهمیت ویژهای دارد:
شناخت دقیق جامعه و فتنههای همبستر با آن: بینش استوار و شناخت همهجانبه و صحیح از عوامل فتنه، شرط لازم و اساسی برای رهبری خردمندانه جامعه اسلامی است. رهبر باید به عمق مسائل جامعه نفوذ کند، ریشههای نارضایتیها و شکافهای احتمالی را شناسایی کند و از توطئههای پنهان و آشکار فتنهگران آگاه باشد. این شناخت دقیق، به رهبر کمک میکند تا پیش از شعلهور شدن فتنه، اقدامات پیشگیرانه لازم را انجام دهد و در صورت بروز، بهترین راه حلها را برای مهار آن اتخاذ کند.
جسارت و شجاعت در مقابله با آنها: رهبری، نه تنها به بصیرت و آگاهی نیاز دارد، بلکه باید از قاطعیت و شجاعت لازم برای رویارویی با فتنهها نیز برخوردار باشد. مقابله با فتنه، اغلب نیازمند تصمیمات دشوار و اقدامات جسورانه است که ممکن است با مخالفتها و فشارهایی همراه باشد.
رهبر شجاع، بدون واهمه از پیامدهای احتمالی، در مسیر حق گام برمیدارد و با قاطعیت در برابر فتنهگران میایستد تا جامعه را از انحراف و تباهی نجات دهد.بنابراین، ترکیبی از بصیرت نافذ و جسارت عملی، ارکان اصلی توانمندی رهبری در مهار فتنهها از دیدگاه امام علی (علیه السلام) است.
بنابراین، ترکیبی از بصیرت نافذ و جسارت عملی، ارکان اصلی توانمندی رهبری در مهار فتنهها از دیدگاه امام علی (علیه السلام) است.
قدرت فکری، اراده و عمل رهبری در مواجهه با فتنهها
در هجوم امواج فتنهها که هر کدام به سویی پیش میروند، قدرت تفکر، تدبر، اراده و عمل رهبری میتواند تلاطم امواج را فرونشاند و کشتی توفانزده جامعه اسلامی را به ساحل آرامش رساند. این ویژگیها، به رهبر امکان میدهند تا در شرایط غبارآلود فتنه، مسیر صحیح را تشخیص داده و با قاطعیت اقدام کند.
حضرت علی (علیه السلام) شیوه رهبری خود را در برخورد با فتنهها چنین بیان میفرماید:
"آگاه باشید که شیطان حزب خود را فراهم ساخته و سوار و پیادهاش را فرا خوانده و ـ به سوی شماـ تاخته. حقیقتبینی من با من است، نه حق را از خود پوشیده داشتهام و نه بر من پوشیده بوده است. به خدا سوگند برای آنان آبگیری پر کنم که چون بدان درآمدند، برون شدن نتوانند و چون برون شدند خیال بازگشتن در سر نپرورانند." (1)
این سخن امام، نشاندهنده بصیرت عمیق و اعتماد به نفس ایشان در شناخت حق و باطل است. ایشان تأکید میکنند که حقیقت بر ایشان پوشیده نیست و با شناختی که دارند، قادرند فتنهگران را به چنان موقعیتی بکشانند که راه بازگشت نداشته باشند. این بیان، نمادی از اراده پولادین و طرحریزی استراتژیک در مواجهه با فتنه است.
امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) در ادامه معرفی شیوه رهبری خود در برخورد با فتنهها میفرماید:
"به خدا چون کفتار نباشم که با آهنگ خوابش کنند و فریبش دهند و شکارش کنند. من تا زندهام به یاری جوینده حق، رویگردان از آن [حق] را میزنم، و با فرمانبر یکدل، نافرمان بددل را؛ که به خدا سوگند، پس از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) تا امروز پیوسته حق مرا از من بازداشتهاند، و دیگری را بر من مقدم داشتهاند." (2)
این بخش از سخنان امام، بر قاطعیت و عدم انفعال ایشان در برابر فتنهها تأکید دارد. ایشان خود را همچون کفتاری نمیدانند که به راحتی فریب داده شود. بلکه با شجاعت و قاطعیت، آمادهاند تا در راه حق بجنگند، چه با کسانی که از حق رویگردانند و چه با آنان که با نیت بد، نافرمانی میکنند. این فرمایش، نشاندهنده روحیه مبارزه و عدم تسلیم در برابر باطل است، حتی اگر برای رسیدن به این جایگاه، دشواریها و محرومیتهایی را تجربه کرده باشند.
اهمیت نیروی عزم، اراده و کیاست در رهبری
اگر نیروی عزم و اراده و قدرت اندیشه و کیاست در رهبری جمع گردد، جامعه مسیر هدایت را میپیماید و سنگلاخهای پرپیچوخم را درمینوردد. این ترکیب از ویژگیها، به رهبر امکان میدهد تا در پیچیدهترین شرایط، با تکیه بر حکمت و شجاعت، کشتی جامعه را از طوفان حوادث به سلامت عبور دهد.
اما بعد ،ای مردم! من فتنه را فرو نشاندم و کسی جزمن دلیری این کار را نداشت ، از آن پس که موج تاریکی آن برخاسته بود ، و گزندش ، همه جا را فرا گرفته بود.(3)
وظایف مردم در مواجهه با فتنهها
مردم، رکن اصلی و واحد ضروری تشکیلدهنده اجتماع هستند که در دگرگونیهای اجتماعی نقش اساسی دارند. هر چه افراد جامعه بانشاطتر، پویاتر و هوشیارتر باشند، جامعه سریعتر مسیر پیشرفت را خواهد پیمود و کمتر دچار فتنهها میشود. اکنون پرسش این است که وظیفه مردم در رویارویی با فتنهها چیست؟
با توجه به گستردگی و پیچیدگی فتنه، شناخت و تجزیه و تحلیل لایههای زیرین و درونی آن، بهطور معمول برای مردم دشوار است. از این رو، باید با احتیاط با آن روبرو شوند و تا آنجا که میتوانند دامن خود را از آن برکشند و به همراه رهبر عادل و زمانشناس جامعه اسلامی حرکت کنند.
البته این به معنای بیتوجهی نسبت به حوادث روزگار و آنچه در جامعه میگذرد، یا به سر بردن در حالت خمودگی نیست، بلکه منظور فتنهگریزی است و اینکه پیش رفتن بهسوی فتنه و خود را در آتش آن افکندن، ناپسند است.
شیوه رویارویی مردم را با فتنه
پیشوای اول اسلام، امام علی (علیه السلام) شیوه رویارویی مردم را با فتنه، چنین ترسیم میکند:
[در آن فتنه] کشتهای است که خونش رایگان است، و ترسانی که پناه خواه از این و آن است. فریبشان دهند با بستن پیمان، و مغرورشان سازند به نام ایمان. پس نمودارهای فتنه و نشانههای بدعت میباشید، و آن را که پیوند جماعت مسلمان بدان استوار است و ارکان اطاعت بر آن پایدار، بر خود لازم شمارید و بر خود درآیید؛ ستمدیده نه ستم شما به دیگران رسیده و بپرهیزید از درافتادن به دامگاههای شیطان." (4)
تحلیل وظایف مردم از دیدگاه امام علی (علیه السلام):
سخنان امام علی (علیه السلام) در این زمینه، چندین وظیفه کلیدی را برای مردم در مواجهه با فتنه برجسته میسازد:
احتیاط و فتنهگریزی: امام با توصیف فضای فتنه به عنوان جایی که خونها رایگان ریخته میشود و افراد بیگناه سرگردان میگردند، بر لزوم احتیاط شدید مردم تأکید میکنند. مردم باید هوشیار باشند که به سادگی به میدان فتنه کشیده نشوند و از درگیر شدن در آن بپرهیزند. این فتنهگریزی به معنای بیتفاوتی نیست، بلکه خودداری از ورود داوطلبانه به دامی است که حق و باطل در آن آمیخته است و تشخیص دشوار میشود.
فریب نخوردن از ظاهر: امام هشدار میدهند که فتنهگران "فریبشان دهند با بستن پیمان، و مغرورشان سازند به نام ایمان." این نکته بسیار مهمی است؛ فتنهها اغلب با شعارها و ظواهر جذاب، از جمله "پیمانها" (معاهدات یا وعدههای دروغین) و "ایمان" (برانگیختن تعصبات دینی یا ادعای حقمداری) مردم را به سمت خود میکشند. وظیفه مردم در اینجاست که بصیرت و دقت نظر داشته باشند و صرفاً به ظاهر کلام یا ادعای فتنهگران اکتفا نکنند. باید باطن و نیات واقعی را شناسایی کنند.
پایبندی به وحدت و رهبری: امام فرمودهاند: "آن را که پیوند جماعت مسلمان بدان استوار است و ارکان اطاعت بر آن پایدار، بر خود لازم شمارید." این جمله به روشنی بر اهمیت پایبندی به وحدت جامعه اسلامی (جماعت) و تبعیت از رهبری عادل و مشروع تأکید دارد.
در زمان فتنه، وقتی مسیرها تاریک و تشخیص دشوار است، چنگ زدن به ریسمان محکم رهبری که از بصیرت و آگاهی برخوردار است، کشتی جامعه را از غرق شدن نجات میدهد. مردم باید محور وحدت را بشناسند و حول آن گرد آیند تا از تفرقه و پراکندگی که بستر اصلی رشد فتنه است، جلوگیری شود.
پرهیز از ظلم و درافتادن به دام شیطان: "ستمدیده نه ستم شما به دیگران رسیده و بپرهیزید از درافتادن به دامگاههای شیطان." این بخش از کلام امام، به اخلاق و عدالتورزی در مواجهه با فتنه اشاره دارد. مردم نباید خود به ابزار ظلم تبدیل شوند و باید از هر گونه ستم به دیگران دوری کنند. علاوه بر این، هشداری صریح است برای پرهیز از وسوسههای شیطانی که در فضای فتنه، با تحریک احساسات، تعصبات و جاهطلبیها، افراد را به سوی باطل میکشاند.
به طور خلاصه، وظیفه مردم در فتنه، هوشیاری و فتنهگریزی فعالانه، عدم فریب خوردن از ظواهر فتنهگران، حفظ وحدت و تبعیت از رهبری عادل، و پرهیز از ظلم و وسوسههای شیطانی است. این رویکرد، مردم را در کنار رهبری، به سدی محکم در برابر امواج ویرانگر فتنه تبدیل میکند.
حتیاط و دوری از درگیری در فتنه
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، از دیدگاه امام علی (علیه السلام)، در رویارویی با فتنهها باید اندیشناک و محتاطانه حرکت کرد. ایشان در کلامی دیگر میفرمایند:"هنگام فتنه چون شتر دوساله باش؛ نه پشتی [دارد] تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش دوشند." (5)
این تشبیه بلیغ، به مردم توصیه میکند که در زمان فتنه، خود را به گونهای قرار دهند که نه ابزاری برای فتنهگران باشند (نه پشتی برای سواری دادن) و نه مورد سوءاستفاده آنها (نه پستانی برای دوشیدن شیر). این یعنی دوری از هرگونه اقدامی که بتواند به شعلهور شدن فتنه یا بهرهبرداری فتنهگران از شرایط کمک کند. این حالت "شتر دوساله" نمادی از عدم درگیری مستقیم و جانبداری در فضای غبارآلود فتنه است، مگر اینکه حق به روشنی آشکار شود.
پرهیز از شتابزدگی و تکیه بر منطق
نکته دیگر آن است که در رویارویی با فتنهها، باید از شتاب بیجا دوری کرد و اسیر کمند احساسات بیریشه نگردید؛ که در غیر این صورت، جز درافتادن در چاه عمیق و خوفناک فتنه، حاصلی نخواهد بود. به بیان دیگر، فقط نیروی منطق و تفکر، سخن سنجیده و اقدام بهجاست که میتواند آتش فتنه را مهار کند. امیر مؤمنان در این باره با مردم چنین میگوید:
"بر جای باشید و بر بلا، شکیبا و دستها و شمشیرهای خود را در هوای زبانهای خویش به کار مدارید؛ و در آنچه خدا شما را بدان نینگیخته، شتاب میارید." (6)این فرمان امام، مردم را به صبر و تأمل در برابر مصائب فتنه دعوت میکند و از کنشهای عجولانه و هیجانی برحذر میدارد.
عبارت "دستها و شمشیرهای خود را در هوای زبانهای خویش به کار مدارید" هشدار میدهد که مردم نباید به سادگی تحت تأثیر تحریکات کلامی یا شعارهای تند قرار گیرند و بدون تفکر و بصیرت، دست به خشونت یا اقدامات نسنجیده بزنند.
"در آنچه خدا شما را بدان نینگیخته، شتاب میارید" نیز تأکیدی بر پرهیز از ورود به نزاعها و درگیریهایی است که مسئولیت الهی بر عهده آنها قرار نگرفته و شناخت دقیق حق از باطل در آن میسر نیست. این سخن، بر لزوم تکیه بر عقلانیت و دوری از احساساتگرایی در لحظات حساس فتنه تأکید دارد.
هوشیاری در انتخاب رهبر صالح و اطاعت از او
از دیگر وظایف مردم، هوشیاری در انتخاب رهبر صالح، سیاسی، فکری و اجتماعی، و اطاعت کامل از وی است. چنانچه در این انتخاب، به جای بصیرت و دانایی، بر پایه پندارها و سلیقهها و تعصبات بیاساس عمل شود، فتنه سایه سنگین و شومش را میگسترد و جامعه با بحران روبرو خواهد شد.
در حالی که اگر مردم در گزینش رهبران، مسیر صحیح را بپیمایند و با بینش استوار، آنها را انتخاب کنند و در پشتیبانی از آنان فروگذار نکنند، صلح و آرامش و سعادت و دینباوری اوج خواهد گرفت و فتنهسازان هر چه بکوشند، کمتر بهره میبرند. (7)
این نکته، ستون فقرات مقابله مردمی با فتنه است. انتخاب صحیح و آگاهانه رهبر و سپس اطاعت و پشتیبانی بیدریغ از او، دو روی یک سکه هستند که تضمینکننده ثبات و سلامت جامعه در برابر فتنههاست.
اگر مردم در انتخاب خود بر اساس بصیرت و معیارهای الهی عمل نکنند و به جای آن به سلیقهها یا تعصبات بیاساس روی آورند، خود بستر را برای رشد فتنه فراهم میآورند. اما در مقابل، انتخاب رهبران لایق و سپس حمایت قاطعانه از آنان، هرگونه توطئه فتنهگران را خنثی میکند و مسیر جامعه را به سمت آرامش و سعادت هموار میسازد.
ج) وظایف خواص در مواجهه با فتنهها
خواص و نخبگان، حلقهی واسط میان مردم و رهبری و حکومت را تشکیل میدهند. آنها هر چه در ایجاد رابطهی دوجانبه میان تودهی مردم و نهاد حکومت بیشتر بکوشند، نقش حقیقی خویش را بهتر ایفا کردهاند. وظیفهی خواص، درک و بینش و آگاهی بالاتری نسبت به دیگران را طلب میکند و آنها وظیفهای سترگ بر دوش میکشند؛ چرا که وظیفه و کارکردی دوگانه برعهده دارند:
1. دفاع از حریم رهبری و بسیج مردم
از یک سو، خواص باید در دفاع از حریم رهبر بکوشند و مردم را برای حمایت از نظام بسیج کنند. این وظیفه شامل موارد زیر است:
تبیین مواضع رهبری: خواص به دلیل جایگاه فکری و اجتماعیشان، باید قادر باشند سخنان، تصمیمات و راهبردهای رهبر را برای عموم مردم تبیین کنند. آنها با زبانی گویا و منطقی، اهداف پشت پردهی فتنهها را روشن ساخته و حقایق را آشکار سازند. این شفافسازی، از ابهام و سردرگمی مردم جلوگیری کرده و مانع از فریب خوردن آنها توسط فتنهگران میشود.
تقویت پیوند رهبر و ملت: یکی از مهمترین ابزارهای فتنه، ایجاد شکاف میان رهبر و مردم است. خواص باید به طور فعالانه برای تقویت این پیوند تلاش کنند. این کار از طریق اعتمادسازی، نشان دادن دغدغههای مشترک، و پر کردن خلأهای ارتباطی صورت میگیرد. آنها باید این واقعیت را منتقل کنند که رهبری دلسوزانه به دنبال منافع مردم است و مردم نیز پشتوانه و عامل قدرت رهبری هستند.
امیدآفرینی و آیندهنگری: در شرایط فتنه که یأس و ناامیدی جامعه را فرا میگیرد، وظیفهی خواص است که مردم را به آیندهی جامعه امیدوار سازند. آنها با تکیه بر مبانی دینی و منطقی، چشمانداز روشن و امیدبخشی از غلبه بر چالشها و رسیدن به اهداف متعالی ارائه دهند. این امیدواری، نیروی محرکهای برای پایداری و مقاومت مردم در برابر فتنههاست.
بسیج عمومی برای حمایت از نظام: خواص باید توانایی و نفوذ لازم برای بسیج تودههای مردم در جهت حمایت از نظام اسلامی و مقابله با توطئههای فتنهگران را داشته باشند. این بسیج میتواند در قالب روشنگریهای عمومی، مشارکت در فعالیتهای مدنی، و حضور آگاهانه در صحنههای نیاز باشد.
2. انتقال خواستهها و نظارت بر اوضاع
از سوی دیگر، خواص وظیفه دارند نیازها و خواستههای ملت را به رأس هرم، یعنی رهبر جامعه انتقال دهند، نارساییها و نابسامانیها را گوشزد، و بر اوضاع نظارت کنند. این بعد از وظیفهی خواص، جنبهی انتقادی و اصلاحی دارد و نشاندهندهی نقش حیاتی آنها در سلامت سیستم است:
انتقال صادقانه واقعیات به رهبری: خواص به دلیل ارتباط نزدیکتر با مردم و درک عمیقتر از مشکلات جامعه، باید به عنوان چشم و گوش رهبری عمل کنند. آنها بدون مصلحتاندیشی یا ترس، باید واقعیتهای موجود، نارضایتیها، و مطالبات مشروع مردم را به اطلاع رهبر برسانند. این انتقال اطلاعات صحیح، به رهبری کمک میکند تا تصمیمات بهنگام و مناسبی برای رفع مشکلات اتخاذ کند و از انباشت نارضایتیها که بستر فتنه است، جلوگیری نماید.
گوشزد کردن نارساییها و نابسامانیها: خواص نه تنها باید مشکلات را منتقل کنند، بلکه باید نارساییها و سوءمدیریتها را نیز شناسایی و گوشزد نمایند. این نقد سازنده، به رهبری کمک میکند تا نقاط ضعف سیستم را اصلاح کرده و از بروز زمینههای نارضایتی که میتواند توسط فتنهگران مورد سوءاستفاده قرار گیرد، پیشگیری کند.
نظارت بر عملکرد مسئولین: خواص به دلیل موقعیت و نفوذی که دارند، باید بر عملکرد مسئولین در سطوح مختلف نظارت داشته باشند. این نظارت، هم شامل اجرای صحیح قوانین و هم رعایت عدالت و پرهیز از فساد است. هرگونه بیعدالتی یا فساد، میتواند جرقه فتنهای بزرگ را روشن کند، بنابراین نظارت خواص برای جلوگیری از این عوامل بسیار مهم است.
3. یاریرسان دلسوز رهبری و مبارزه با ظلم
وظیفهی دیگر خواص و نخبگان، آن است که همچون یاری دلسوز و ناصحی امین، در کنار رهبری بمانند و در هنگامه های سخت، بازوی پرتوان او باشند. وی را از جریان امور، خواستههای مردم و تحولات جامعه آگاه سازند و بر ستم و بیعدالتی در نهان و آشکار بخروشند. و این گونه، هم با فتنهها و فتنهگرها مبارزه کنند و هم پیدایش زمینهها و اسباب آن پیشگیری کنند.
ثبات قدم در کنار رهبری: در روزهای سخت و بحرانی فتنه، بسیاری از افراد ممکن است دچار تزلزل شوند یا رهبری را تنها بگذارند. وظیفهی خواص، ثبات قدم و پایداری در کنار رهبری است. آنها باید با حضور فعال و حمایت قاطع خود، پشتوانهای محکم برای رهبری باشند.
افشای ستم و بیعدالتی: خواص نباید در برابر ظلم و بیعدالتی سکوت کنند. چه این ظلم از سوی فتنهگران باشد و چه از سوی برخی مسئولین. فریاد برآوردن علیه ستم و بیعدالتی، به معنای حمایت از حق و برقراری عدالت است و این خود عامل مهمی در از بین بردن بستر فتنه است.
مبارزه با فتنهها و پیشگیری از زمینههای آن: خواص با انجام تمامی وظایف فوق، هم به طور مستقیم با فتنهها و فتنهگران مبارزه میکنند (از طریق روشنگری، بسیج مردم و حمایت از رهبری) و هم به طور غیرمستقیم، با از بین بردن زمینههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که میتواند منجر به بروز فتنه شود (از طریق انتقال خواستهها، گوشزد کردن نارساییها و نظارت بر اوضاع)، از شکلگیری آن پیشگیری میکنند.
به طور خلاصه، خواص نقش حیاتی در ایجاد تعادل، حفظ وحدت، و تقویت همبستگی جامعه در برابر فتنهها دارند. آنها باید با بصیرت، شجاعت، صداقت و تعهد، هم بازوی رهبری و هم صدای مردم باشند تا جامعه بتواند از گردنههای دشوار فتنه به سلامت عبور کند.
پی نوشت ها :
1.نهج البلاغه ، ترجمه : سید جعفری شهیدی ، خطبه 10.
2. همان ، خطبه 6.
3. همان ، خطبه 93.
4. همان ، خطبه 151.
5. همان ، کلمات قصار ، ش1.
6. همان ، خطبه 191.
7. همان ، خطبه 5.
نشریه گلبرگ ،شماره 123.
این مقاله در تاریخ 1404/3/17 بروز رسانی شده است