يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
موارد بیشتر برای شما

شمس الدین امیرعلائی

شمس الدین امیرعلائی
فرزند نجدالدوله، نوه‏ى نظم‏السلطنه، نتیجه‏ى رحیم‏خان علاءالدوله دولو قاجار، متولد 1279 در تهران. تحصیلات ابتدائى را در مدرسه‏ى سن‏لوئى تهران پایان برد و دیپلم خود را از دارالفنون دریافت كرد و مدرسه‏ى حقوق تهران را گذرانید. در 1309 براى ادامه‏ى تحصیل به اروپا اعزام شد و درجه‏ى لیسانس حقوق اخذ كرد. پس از مراجعت به تهران وارد دادگسترى گردید. چندى دادیار و بازپرس بود، سپس در معیت على‏اكبر داور به وزارت دارائى رفت و معاون اداره‏ى كل مالیات‏هاى مستقیم شد. پس از فوت داور مجدداً به دادگسترى بازگشت و مشاغلى را از قبیل مستشارى استیناف، ریاست اداره‏ى فنى، ریاست اداره‏ى كانون وكلاى دادگسترى، ریاست شعبه‏ى 2 استیناف، ریاست دادگاه جنائى را تصدى نمود، تا اینكه در 1322 به دادستانى دیوان كیفر كاركنان دولت منصوب شد. در این سمت قاطعانه عمل نمود و پرونده‏هاى بسیارى از مقامات را بیرون كشید و آنها را تحت تعقیب قرار داد. از جمله در میان پرونده‏هاى مقامات بلندپایه، پرونده‏اى مربوط به سوء استفاده‏ى سرلشكر ظفرالدوله مقدم استاندار آذربایجان بود كه اتهامات زیادى در خرید خواروبار داشت. دستور بازداشت او را صادر كرد و مطبوعات تندرو به تأیید اقدامات او پرداختند و جنجال‏ها برانگیختند. عده‏اى نیز در صدد مختومه كردن موضوع برآمدند. هرچه از طرف مقامات به او فشار آوردند كه از تعقیب صرفنظر كند، زیر بار نرفت. سرانجام منصورالسلطنه عدل را كه آذربایجانى بود به دادگسترى فرستادند تا در مقام نصیحت‏گوئى امیرعلائى برآید، اما نصیحت وى مؤثر نیفتاد، تا اینكه او را از داستانى دیوان كیفر كاركنان دولت برداشتند و در عوض ابلاغ دادستانى استان مركزى را به او دادند. امیرعلائى از قبول سمت جدید خوددارى نمود و مبارزه‏اش را با وزیر دادگسترى به مجلس كشید و مطبوعات نیز آتش این مبارزه‏جوئى را دامن زدند. منصورالسلطنه عدل براى او حكم انتظار خدمت صادر كرد، ولى وى به صورت قهرمان مبارزه با فساد درآمد. سرانجام منصورالسلطنه عدل از وزارت دادگسترى كنار رفت و جاى خود را به نصرالملك هدایت سپرد و او هم براى جبران مافات، امیرعلائى را به مستشارى دیوان عالى كشور منصوب نمود. اگر چه در این سمت به ظاهر ارتقاى مقام یافته بود، اما در واقع در این سمت براى فعالیت و مبارزه با فساد ادارى كه از اهداف او و خیراندیشان به حال ملت و دولت بود، میدان نداشت. در بهمن 1324 در كابینه‏ى قوام‏السلطنه به كفالت وزارت كشاورزى منصوب شد. در ترمیم كابینه مقام وزارت گرفت و مجموعاً در سه ترمیم مقام وزارت داشت، ولى به علت اختلافاتى كه با بعضى از وزراء از جمله امیراحمدى پیدا كرد، از عضویت دولت كنار گذاشته شد. در 1329 از وى دعوت به عمل آمد تا با حكومت رزم‏آرا همكارى كند. او كه در آن تاریخ عضو جبهه‏ى ملى و از یاران وفادار دكتر محمد مصدق بود تحاشى كرد. سرانجام دكتر محمد مصدق بها و اجازه داد تا با دولت همكارى كند، اما مشاغل درجه یك نپذیرد. و او استاندارى گیلان را پذیرفت. پس از قتل رزم‏آرا، حسین علاء مأمور تشكیل هیئت وزیران گردید. امیرعلائى در كابینه‏ى وى سمت وزارت دادگسترى را داشت. پس از تشكیل حكومت دكتر محمد مصدق، او عضو اصلى كابینه بود. ابتدا وزیر اقتصاد ملى، سپس وزیر كشور، وزیر دادگسترى، وزیر مشاور و معاون نخست‏وزیر و بازرس دولت در بانك ملى شد. در جریان خلع ید، با حفظ سمت وزارت، به عنوان مأمور فوق‏العاده‏ى دولت به استاندارى خوزستان منصوب شد و جریان خلع ید را از نزدیك زیر نظر گرفت. در 1331 به علت اختلافاتى كه بین آیت‏اللَّه سید ابوالقاسم كاشانى و طرفدارانش در دولت با امیرعلائى پیدا شده بود، دكتر محمد مصدق او را به وزیرمختارى ایران در بلژیك منصوب نمود و تا 28 مرداد 1332 در آن سمت باقى بود. پس از سقوط دولت مصدق با كودتاى 1332، از سمت خود استعفا كرد. حكومت تهران استعفایش را نپذیرفت و او را در مقام سابق تثبیت نمود، ولى امیرعلائى از همكارى با حكومت زاهدى امتناع كرد ود ولت مركزى بناچار استعفایش را پذیرفت، اما كلیه نشان‏هایى كه به او اعطا شده بود از او پس گرفت. امیرعلائى مدتى در اروپا بود، بعد به تهران آمد و فعالیت‏هاى سیاسى خود را از سر گرفت. دولت زاهدى وى را توقیف كرد و به زندان برازجان فرستاد. پس از چندى به زندان یزد انتقال پیدا كرد. پس از خلاصى از زندان به اروپا رفت و تحصیلات خود را ادامه داد. در دو نوبت از دانشگاه سوربن درجه‏ى دكتراى دانشگاهى و دولتى گرفت. در رژیم پهلوى غالباً تحت فشار و كنترل بود. مأمورین همیشه او را تحت نظر داشتند. مدتى از عمرش را در زندان و تبعید بسر برد. به هیچ وجه حاضر به صرفنظر كردن از عقاید خود نشد. همواره از دكتر محمد مصدق ستایش و دفاع مى‏كرد. گذشته از فعالیت‏هاى سیاسى، اقدام به تألیف و ترجمه‏ى چند كتاب كرده كه مجازات اعدام ظاهراً از همه‏ى آنها مهمتر است. او مردى جدى، صریح‏اللهجه، دقیق، منظم و بى‏اندازه عصبانى، زودرنج و انتقامجو بوده است. از مال دنیا هیچ طرفى نبسته است. در 1373 درگذشت.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.