يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

محمدباقر فقیه ایمانی

محمدباقر فقیه ایمانی
عالم جامع زاهد و فقيه متبحّر كامل آيت‏ اللّه ميرزا محمدباقر فقيه‏ايمانى در حدود سال 1290ق. در شهر اصفهان ديده به جهان گشود. پدرش حجت ‏الاسلام والمسلمين شيخ حسين‏علىشريف، از علمأ و فضلاى تهران، بود كه با توجّه به مركزيت علمى اصفهان به ويژه رونق حوزه‏ى علميّه‏ى اين شهر در آن دوران، به اصفهان آمد و مشغول به تحصيل و تعليم شد. نامبرده خواهر زاده‏ى دانشمند منجّم مرحوم ميرزا عبدالغفار نجم‏الدوله،نجم‏الدوله متوفى 1326ق. بود. رحلت پدر، همت مادر ميرزا محمّدباقر فقيه‏ايمانى در دوران كودكى، پدر دانشمندش را از دست داد ولى با بهره‏مندى از تربيت مادرى علويه و باتقوى و نيز تلاش‏هاى بسيار در مطالعه و تحقيق توانست مراحل عالى علمى و معنوى را با موفّقيت طى كند و پشت سر گذارد. ورود به حوزه‏ اصفهان و استادان وى در نوجوانى و جوانى به آموختن رشته‏ى عربى و منطق و ادبيات پرداخت كه از جمله اساتيد ادبى ايشان اديب متبحّر مرحوم سيّد محمود كليشادى معروف به سيّد مغنى‏گو(متوفى 1324ق.) بود. مرحوم ميرزا محمّدباقر شرح لمعه و قوانين را از محضر عارف ربانى آخوند كاشى، (متوفى 1333ه’.ق.) فرا گرفت. از جمله اساتيد ديگر وى در فقه و اصول مرحوم آيت‏اللّه العظمى آقاى حاج آقا حسين بروجردىطباطبايى ، بود كه در ايام اقامت ايشان در اصفهان از مجلس درس ايشان بهره برد. وى فرائد و مكاسب را نزد عالم ربانى و فقيه عاليقدر آخوند ملاّ عبدالكريم گزى فرا گرفت. حاج شيخ محمدباقر فقيه‏ايمانى مراحل عاليه فقه و اصول و نيز علم رجال را از محضر آيت‏اللّه العظمى حاج آقا منيرالدين بروجردى، (1269 - 1342ق.) كه از چهره‏هاى مبرّز علمى زمان خود و پدر عيالش بود بهره برد. همچنين از دروس فقه، اصول و كلام آيت‏اللّه محقّق شيخ عبدالحسين محلاّ‏تى (متوفى 1323ه’.ق.) صاحب«مغتنم الدرر» بهره‏بردارى نمود. تا اين كه به مقام اجتهاد رسيد و به تأليف و تدريس پرداخت. خصوصيات عبادى و اخلاقى از جمله ويژگى‏هاى ايشان تقيّد به نماز شب و توسّلات به ساحت مقدس ائمه اطهار عليهم‏السلام به ويژه امام عصر عليه‏السلام كه ذكر آن خواهد آمد. نسبت به مردم با حُسن خلق و مدارا رفتار مى‏كرد و با اهل علم و يا عوام متواضع بود. اقامه‏ى جماعت در قديمى‏ترين مسجد اصفهان مرحوم فقيه ‏ايمانىاز ائمه‏ى جماعت مشهور اصفهان بود كه در مسجد امامزاده اسماعيل مسجد امامزاده اسماعيل، واقع در خيابان هاتف اقامه‏ى جماعت مى‏نمود. بنا به نوشته‏ى برخى از منابع تاريخى اين مسجد(امامزاده اسماعيل) كه به مسجد شعيا نيز معروف است اوّلين مسجد بزرگى است كه در اصفهان ساخته شده و اين مسجد در زمان خلافت امام على بن ابى‏طالب عليه‏السلام بنا شده است. در قرون اوّليه هجرى از مسجد مذكور به جامع خشينان مسجد جامع خشينان، ياد شده است. عشق به ولايت و اشتياق به ديدار حجت خدا آنچه بيش از هر چيز قابل ذكر است، توجّه و علاقه خاصى بود كه به اهل‏بيت عصمت عليهم‏السلام در رفتار و گفتار ايشان آشكار بود و در تمام عمرش در انتظار فراق حضرت حجْ بن الحسن العسكرى ولى عصر عجل‏اللّه تعالى فرجه‏الشريف سوخته و اشكى ريزان داشت و در منابر و مجالس و هر فرصتى در طول سال مردم را به ساحت قدس آن حضرت توجّه و تنبّه مى‏داد و با آن حال معنوى خاصى كه در ايشان بود تأثير خاصى در حال اشخاص مى‏گذاشت. مثلاً روزهاى جمعه با حال گريه و شور و اشتياق چند مرتبه دعاى ندبه را در طول روز قرائت مى‏كرد. عنايت و اهتمام زايدالوصفى به ذكر فضايل و مناقب حضرت بقىْ‏اللّه الاعظم امام زمان »عجل‏اللّه تعالى فرجه‏الشريف» داشت چنان كه تمام منبرهاى او در ايّام مختلف سال چه در مسجد محل اقامه‏ى نماز جماعتش يا مكان‏هاى ديگر و يا مجالسى كه در تمام روزهاى سال قبل از ظهر در منزل شخصى خود منعقد مى‏نمود به وعظ و ارشاد مى‏پرداخت و منحصر به امام زمان -عجل‏اللّه تعالى فرجه- بود و آغاز و انجامش در شرح زندگى و ديگر شئون حياتى و امامتى آن حضرت برگزار مى‏گرديد. و كسانى هم كه براى حل و فصل هرگونه مشكل مادى و معنوى از قبيل شفاى بيمارى، اداى دين و بدهى مالى، پيدا شدن گمشده، رفع ديگر گرفتارى‏هاى شخصى و اجتماعى به آن مرحوم مراجعه مى‏نمودند، جنابش قبل از هر چيز او را به نوعى توسّل‏هاى ذكرى و زيارتى و مالى و نمازى و ديگر طرق مناسب به عنوان توسّل به ساحت قدس حضرت مهدى عليه‏السلام راهنمايى و تشويق مى‏كرد وى را با اين طرق رهايى از مشكلات مى‏داد. همواره در ياد او آيت‏اللّه حاج شيخ محمّدباقر فقيه‏ايمانى حتّى در سال‏هاى آخر عمر كه بخاطر ابتلأ به كسالت و ناتوانى قادر به بيرون رفتن از منزل نبود و يا ايام زمستان كه به دليل سردى هوا خانه‏نشين مى‏شد دائماً مشغول ذكر و توسّل به آن حضرت بود و يا اشتغال به نوشتن اوراق و مطالبى به ويژه درباره‏ى وجود و بركات و آثار امام عصر عليه‏السلام جست. فرزند ايشان فاضل ارجمند حضرت حجت‏الاسلام والمسلمين حاج آقا مهدى فقيه ‏ايمانى مى‏گويد: خاطره جالبى از مرحوم والد بنظرم رسيد كه يكى از اشعار ايشان درباره‏ى حضرت بقيه ‏اللّه الاعظم عجل ‏اللّه تعالى فرجه‏الشريف شعرى مندرج در «مطلع‏الانوار» ص 235 است بدين مضمون: لا سيّما امامنا الثانى عشرمَن حاضِرٌ فينا و عنّا مُسْتتر كه بيانگر حاضر بودن امام زمان عليه‏السلام در بين مردم و در نزديكى آنها است، اما بطور ناديدنى و ناشناختنى كه حاضرين در خدمتش حضرتش را نمى‏بينند يا نمى‏شناسند. يكى از علماى تهران كه دورا دور مرحوم والد را با ويژگى‏ها و راه و رسم علاقه به آن حضرت و ذكر فضايل و مناقبشان شناخته بود به منزل ايشان در اصفهان وارد شد و با ابراز راه و رسم ايشان درباره آن حضرت، از ملاقات آن بزرگوار سراغ گرفت و با اصرار خواست اگر خاطره‏ى ملاقاتى دارند توضيح دهند. ايشان(آيت ‏اللّه فقيه‏ ايمانى) گفتند: من ادعاى ملاقات با آن بزرگوار را ندارم امّا خاطره‏اى براى من پيش آمده كه فكر مى‏كنم لطف امام شامل حالم شده و بى‏ارتباط با شعرى كه درباره آن حضرت سروده‏ ام نيست. و قضيه بدين شرح است كه در شبى از شب‏هاى ماه مبارك رمضان(شب پانزدهم) مشغول سرودن شعر فوق و اشعار قبل و بعد از آن بودم، پس كم‏كم دچار خستگى شدم كه ديگر نشاط ادامه دادن به شعر و گفتن نداشتم و تصميم به خوابيدن گرفتم، امّا نتوانستم به خواب بروم، آنگاه متوجه شدم كه در شب‏هاى ماه رمضان غسلش مستحب است و به نظرم رسيد به حمّام نزديك منزل بروم، غسل شب نيمه‏ى ماه رمضان را بجا آورم. پس برخواستم به حمّام نو مجاور مسجد خواجه اعلم نزديكى سبزه‏ميدان(ميدان كهنه) رفتم و چون به سمت خزينه‏ى معمولى رفتم متوجه شدم آن قدر آب آن كثيف و آلوده است كه نمى‏توانم رغبت به وارد شدن در آن خزينه نمايم. آن گاه به سراغ خزينه كوچكترى رفتم كه آبش بسيار تميز و زلال بود ولى همين كه پا را در آن خزينه گذاردم آنچنان احساس حرارت شديد از آب خزينه كردم كه ديدم طاقت وارد شدن در آن خزينه و غسل كردن در آن را ندارم. رفتن در آن غير قابل تحمّل]با آب زلال[پس متحيّر شدم چه كنم كه آن خزينه است و چگونه بدون غسل و انجام يك امر مستحب ارزشمند از حمّام خارج شوم. ناگهان متوجّه شدم مرد بزرگوارى وارد گرمخانه شد و بطور عادى مستقيماً وارد خزينه‏ى كوچك كه از گرمى شديد برخوردار بود شد بدون آن كه احساس گرمى نمايد. در اين موقع من با حالت فراموشى گرمى شديد آن خزينه به دنبال آن مرد بزرگوار وارد خزينه شدم و با احساس ملايمت آب خزينه مشغول غسل شدم ولى ناگهان آن شخص ناشناس از خزينه خارج شد و همين كه پا از خزينه بيرون نهاد من مثل قبل از آمدن آن مرد محترم، كه احساس گرمى غير قابل تحمّل مى‏نمودم ديگر قوت و توانايى ماندن در خزينه براى تكميل غسل نداشتم و با زحمت و سوختن از خزينه خارج شدم و تازه به فكر افتادم مگر نفهميدى چند لحظه پيش آب خزينه آنقدر گرم و سوزنده بود كه پا بيرون نهادى، و اين مرد كيست كه با وارد شدن در خزينه آن قدر آبش ملايم شد كه بدنم را حال آورد و با بيرون نهادن او، همانند دفعه‏ى اوّل كه امتحان نمودم آب خزينه غير قابل تحمّل گرديد. آن گاه به فكر افتادم بروم بيرون گرمخانه، بفهمم آن مرد چه كسى بود، كه آمدنش در خزينه و بيرون رفتنش اين گونه آب را تغيير داد و چون بيرون رفتم، متوجّه شدم فقط متصدّى حمّام در آن جا است و ديگر كسى نيست. پس سراغ آن شخص را گرفتم، پاسخ داد در حال حاضر كسى غير از شما در حمّام نيامده و مثلاً يك ساعت قبل فلان كاسب آمد و رفت. در اين موقع متحيّر شدم كه اين شخص كجا رفت و اين قضيه چگونه پيش آمد، و به ذهنم خطور كرد كه شايد آن بزرگوار، آقا امام زمان عليه‏السلام بودند كه با آمدن و رفتن اين چنانى خواستند شعرى را كه من سروده بودم عملاً به تجلّى درآورده و نشان دهند كه در محوطه‏اى كه هستيم حاضر شده‏اند و من در نزديكى ايشان قرار گرفتم امّا حضرتش را نشناختم و ترتيب اثرى به حضور مباركش ندادم. آثار قلمى و تأليفات آيت‏اللّه حاج شيخ محمدباقر فقيه‏ايمانى بيش از هشتاد مورد است كه تنها چند جلد آنها به همّت فرزند فاضل ايشان(حاج شيخ مهدى فقيه‏ايمانى) طبع و منتشر گرديده است. تأليفات ايشان دو دسته عمده است يكى زمينه ‏هاى مختلف عقيدتى، فقهى، اخلاقى و تاريخى، ديگرى تحقيقات و نوشته‏هايى در باره‏ى امام عصر صلوات‏اللّه عليه - ارتحال و مدفن تاريخ وفات اين عالم جليل‏القدر در سن حدود هشتاد سالگى و در شب جمعه بيستم ماه ذى قعده سال 1370ه’.ق. بوده است، قبر شريفش در اتاق شرقى تكيه‏ى كازرونى است. در تاريخ فوتش مرحوم ميرزا حبيب‏اللّه نيّر، ميرزا نيّر(متوفى 1379ق.) سروده است: لهفى لفقدان ذى علم و ناشره‏فقيه مذهب اسلام و ناصره محمدباقر راوى الاحاديث‏تأليف سبعين جلداً من مفاخره زد واحداً ايها النّير تؤرخه‏توقّف العالم من فقد لباقره(398) بر سنگ قبر مرحوم آيت‏اللّه حاج شيخ محمدباقر فقيه‏ايمانىچنين نگاشته شده است: قال الصادق عليه‏السلام خيرالناس من بعدنا من ذاكر بامرنا و دعا الناس الى ذكرنا مرقد شريف عالم جليل و فقيه نبيل، يگانه موالى و مروّج رسم و آثار اهلبيت عصمت و طهارت عليهم‏السلام مؤلف و نويسنده هفتاد و شش جلد كتاب و رساله‏ى عربى و فارسى بنظم و نثر پيراُمن مسائل علمى و عقيدتى و تاريخى و اخلاقى كه بيست و شش جلد آنها در شئوون مختلف حضرت بقىْ‏اللّه الاعظم امام مهدى منتظر عجّل‏اللّه تعالى فرجه اختصاص يافته مرحوم مغفور جنّت مكان آىْ‏اللّه شيخ محمّدباقر بن شيخ حسينعلى فقيه‏ايمانى بتاريخ ذيقعده سال 1370ه’.ق. برابر با شهريور سال 1330 ه’ . ش. دعوت حق را لبيك گفت.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.